به بهانه دفاع از امنیت، حمله به امنیت روانی جامعه
سخنگوی قوه قضاییه اعلام کرده است عده‌ای از افراد و جریانات خاص سیاسی بدون اینکه سند و مدرک از حادثه داشته باشند در اقدامی هماهنگ و همسو با جریانات ضدمردمی تلاش کردند تا با سرعت از خون به ناحق ریخته شده فردی که مشهور است، اهداف سیاسی ناپسندی برداشت کنند و نوک قتل را قبل از پیدا شدن سرنخ‌ها را به سمت نظام اسلامی ببرند.
حال با پیدا شدن قاتل و انگیزه ی قتل، دادستان استان البرز، انگیزه ۴ متهم اصلی پرونده قتل مرحوم مهرجویی را انتقام و سرقت اعلام کرده اما شبکه‌های فارسی‌زبان خارجی؛ از همان ساعات ابتدایی قتل، بدون ارائه مدارک یا مستندها، تحلیل‌های دیگری ارائه دادند.
در این مطلب بدون توجه به انگیزه ی قاتل و چرایی قتل به حواشی ایجاد شده پیرامون این واقعه ی اجتماعی خواهیم پرداخت:
هنوز انگیزه و عامل یا عاملان قتل داریوش مهرجویی و همسرش مشخص نشده بود که واکنش‌هایی را در همان ساعات اولیه رقم زد. این اتفاق به دستاویز سلبریتی‌هایی، نظیر میلانی تبدیل شد که در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: «امنیت کجاست؟» پرویز پرستویی هم در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «امنیت کجایی؟» حمید فرخ‌نژاد، سلبریتی فراری به آمریکا هم با توئیت کنایه‌داری نوشت: «عوضش امنیت داریم؟» احسان علیخانی در واکنش به این قتل نوشت: «ای مرگ بیا که زندگی ما را کُشت.» مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی هم گفت: «اگر بررسی‌ها به واقعیت تلخی از قبیل ارتکاب این جرم توسط باندهای توطئه‌گر داخلی منتهی شد، مبادا ملاحظه‌ای صورت بگیرد و با توسل به توجیهات غیرشرعی و غیرقانونی از اعلام اسامی و برخورد با افراد آن باندها خودداری شود. حامد بهداد مهرجویی را شهید اطلاق کرد و نوشته: اتفاق شوم و هولناک اخیر یعنی به شهادت رسیدن استاد داریوش مهرجویی و همسرشان همه ما مردم فرهنگی را در بهت و سکوت فرو برده است.
بررسی‌های شبانه‌روزی پلیس برای شناسایی مظنونان پرونده قتل داریوش مهرجویی و همسرش به نتایج مطلوبی رسید. با دستگیری متهمان و کشف اموال مسروقه، معمای قتل داریوش مهرجویی و وحیده محمدی‌فر فاش شد و بعدازظهر پنجشنبه، متهمان تحت تدابیر شدید امنیتی به شهرک زیبادشت، جایی که قتل رخ داده بود، منتقل شدند و در برابر دادستان و کارآگاهان جنایی صحنه قتل را بازسازی کردند و جزئیات اتفاقات آن شب را شرح دادند. متأسفانه گاهی وضعیت برای ضد انقلاب خارج‌نشین و فتنه‌گران داخلی و برخی ناآگاهان عجول در داخل آماده می‌شود تا آنها از عادی‌ترین اتفاقات جامعه بحران بسازند، افکار عمومی را گمراه کنند، با امنیت روانی مردم بازی کنند و امنیت ملی و استقلال کشور را به بازی بگیرند. بسیار روشن است که در یک فضای هیجانی براساس این نوع دروغ‌ها و تحریکات دیگر با استفاده از تاکتیک‌های عملیات روانی و تکنیک‌های جنگ شناختی، چگونه می‌توان عده‌ای از جوانان خام و بی‌تجربه را فریب داد و علیه منافع و امنیت ملی شوراند. تحریف عقاید، خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعیت‌ها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسنات بزرگ، تضعیف روحیه، بی‌اعتبار کردن و کاستن از اقتدار ملت و نظام اسلامی از جمله تاکتیک‌های به‌کارگیری شده است. در فرآیند عملیات روانی از القای اطلاعات گزینش شده به مخاطبان به منظور تأثیرگذاری بر احساسات، انگیزه، طرز تفکر و در نهایت رفتار طرف مقابل بهره می‌برند که نمونه‌های شاخص آن را می‌توان در آشوب‌های پاییز سال گذشته به وضوح مشاهده کرد. بنابراین، «ناامیدسازی» هدف اصلی دشمنان در جنگ ترکیبی علیه جمهوری اسلامی به شمار می‌رود که از طریق ابزارهای به روز رسانه‌ای سعی دارند آن را عملیاتی کنند. به امید آن که روزی همگان با شناخت کامل دشمنان مکار و دروغگو، دیگر هیچ گاه ذهن و قوه فهم و درک‌شان را در فضای مجازی در اختیار دشمن خبیث قرار ندهند.
حسین عباسیان